امروز تو خبرا اومده بود كه قرآن پرفروشترين كتاب سال تو دانمارك بوده... البته اولين بار نيست كه همچين خبري مي خوندم ولي شايد براتون جالب باشه كه بدونيد قرآن پرتيراژ ترين كتاب تمامي قرون هستش
.
.
ميدونيد قرآن يعني چي ؟ قرآن از ريشه قراء هستش و يعني كتابي براي خواندن ...نمي دونم تا حالا شده يكبار اونو از اول تا آخر بخونيد ؟ اگر اينكار نكرديد پيشنهاد ميكنم يك بار اينكار رو بكنيد... البته فرقي نمي كنه كه بعنوان مسلمان بخونيد يا غير مسلمان...ميتونيد يكبار از اول تا آخر بعنوان پرتيراژترين كتاب تمامي قرون بخونيدش نه چيز ديگه... لازم نيست عربيش رو بخونيد ،فقط فارسيش رو بخونيد - ولي اگه متن عربي با فارسيش رو خونديد چه بهتر... لازم هم نيست زود تمومش كنيد ... روزي يك صفحه بخونيد و روي اون عباراتي كه بنظرتون جالب مياد فكر كنيد... اگه به اين ديدي كه من گفتم بخونيد خيلي بهتون حال ميده چون اينجوري بدون تعصب مي خونيد و بيشتر پذيراي مطالب ميشيد
.
.
خانم زاهدي هفته پيش يك مطلب واسه من فرستاده بود كه يك دانشمند مصري از عرق انسان يك دارويي ساخته كه آب مرواريد رو خوب مي كنه.. كاشف تو مصاحبه اش ميگفت كه وقتي قرآن مي خوندم به داستان حضرت يوسف رسيدم... يوسف رو بعد از اينكه برادراش واسه چندين سال سر به نيستش كردن ، پدرش حضرت يعقوب اونقدر گريه كرد كه نابينا شد.. سالها بعد يوسف وقتي كه ميفهمه پدرش نابينا شده به برادراش پيراهنش رو ميده و ميگه اونو بندازيد رو صورت پدرم و وقتي حضرت يعقوب اينكار رو ميكنه بيناييش رو بدست مياره ..... دانشمند مصري ميگه من مدتها غرق اين مسئله بودم كه چه چيزي تو پيرهن بوده كه تونسته يعقوب رو بينا كنه و فهميدم بجز عرق انسان چيز ديگه نمي تونه باشه و اين مبناي كشفم شد و اين دارو رو طراحي كردم
.
راستي اينا چيزي حاليشون نيست كه ميگن آي قرآن مال عربهاست و ما ايراني هستيم ونبايد قرآن رو خوند و از اين جور حرفا... من از گاتهاي زرتشتيا خوندم تا بهاگودا گيتا هنديا تا انجيل و .... تعصب داشتن يعني كوري...بيشتر كسايي كه از اين حرفا ميزنن تا بحال نه قرآن رو از اول تا آخر خوندن و نه اون كتاباي ديگه رو.... بلا تشبيه ايراني جماعت حرف مفت و بدون تحقيق زياد ميزنه
.
.
قرآن رو از بالاي كمد و جاهايي كه به عنوان احترام سالهاست نگه داشتيم بياريم پايين و بخونيمش... احترام به اين كتاب آسماني زماني حاصل ميشه كه بخونيمش نه دورش پارچه بپيچيم و بزاريمش سر طاقچه... عجب گيري افتاديما