اين عكسي كه ملاحظه مي فرماييد . متعلق به هنرمند معروف ايران آقاي ناصر پلنگيه. ايشون يكي از نقاشان نامي ايران هستش كه الان تو كانبرا زندگي ميكنه
.
من آقاي پلنگي رو بطور اتفاقي تو يك نمايشگاه فرهنگي تو سيدني ديدم. يك جليقه تنش بود كه روش بته جقه داشت و داشت از جلوم رد ميشد. منم گير دادم به لباسش كه چقدر قشنگه بعد از چند كلام فهميديم كه بابا طرف همزبونه و بيخود انگليسي حرف ميزنيم
.
راستش لباس رو بهونه كرده بودم چونكه بقول غربي ها بيشتر وايبريشنش ما رو گرفت تا لباسش و گويا ما هم درست به هدف زديم
.
اگه خدا بخاد ميخواهيم سال ديگه براي اولين بار با كمك آقاي پلنگي يك نمايشگاه درباره صوفيسم و مولانا تو سيدني بر پا كنيم. آخه ميدونيد سال ديگه يعني دو هزار و هفت رو يونسكو سال مولانا ناميده
.
مواظب خودتون باشيد و تو فصل سرما خيار نخوريد كه اصلاً واستون خوب نيست
2 comments:
بسیار عالیه.... خیلی جالبه.... اگر خدا خواست و ما در اون زمان در اون دیار بودیم بسیار مایه افتخاره اگر کمکی بس کوچک در این راستا بتونیم انجام بدیم...
سلام
تو بلاگم یه گفت و گو از ناصر خان هست لطف کنین به هر ترتیبی که میشه به نظرشون برسه
http://www.priska.persianblog.ir/
Post a Comment